یو سی ال 26-2025 هفته 5 | آنالیز بایرن مونیخ در برابر آرسنال

آرسنال با پیروزی قاطع 3-1 مقابل بایرن مونیخ در ورزشگاه امارات، رکورد بینقص خود در یو سی ال را حفظ کرد. این دیدار که دو تیم قدرتمند اروپایی و بدون شکست را در مقابل یکدیگر قرار میداد، با نمایش بیرحمانه توپچیها در نیمه دوم به پایان رسید. پس از اینکه نیمه اول از نظر تاکتیکی متعادل با نتیجه 1-1 به پایان رسید، تیم میکل آرتتا با تنظیم پرسینگ از بالای زمین و استفاده از ضربات ایستگاهی ویرانگر و عمق برتر اسکواد خود، بر تیم بایرن مونیخ که در نهایت بدلیل اشتباهات دفاعی و عدم تطبیق در نیمه دوم از هم پاشیده شده بود، غلبه کرد.
آرسنال با غلبه بر بایرن فرم ایدهآل خود در یو سی ال را حفظ کرد
این دیدار بسیار مورد انتظار در مرحله گروهی یو سی ال شاهد رویارویی آرسنال با روحیهای بالا و با عملکردی خیرهکننده در بازیهای داخلی، با تیم قدرتمند بایرن مونیخ به رهبری وینسنت کمپانی بود. نبرد تاکتیکی آرسنال با پرسینگ بیوقفه و تهدید ضربات ایستگاهی در برابر تلاشهای بایرن برای کنترل مالکیت توپ از طریق ساختار موقعیتیشان، تعریف میشد و شدت و کیفیت فنی این رقابت، آنرا به یک رقابت واقعا سطح بالا تبدیل میکرد.
میکل آرتتا سیستم روان 4-2-1-3 را انتخاب کرد. دیوید رایا در دروازه بود و توسط چهار مدافع جوریان تیمبر ویلیام سالیبا کریستین موسکرا و مایلز لوئیس-اسکلی محافظت میشد. مارتین زوبیمندی و دکلان رایس خط میانی را تشکیل میدادند و ابرچی ازه جلوتر از آنها بازی میکرد. بوکایو ساکا و لیندرو تروسارد در عرض زمین بازی میکردند و از میکل مرینو مهاجم مرکزی، حمایت میکردند.
وینسنت کمپانی تیم بایرن خود را با آرایش معمول 4-2-3-1 به میدان فرستاد. مانوئل نویر در پست دروازهبان و پشت سر چهار مدافع کنراد لایمر دایوت اوپامکانو یوناتان تاه و یوسیپ استانیشیچ بازی را آغاز کرد. دو بازیکن محوری یوزوآ کیمیش و الکساندر پاولویچ ثبات مرکزی را فراهم میکردند و مایکل اولیسه لنارت کارل و سرژ گنبری از هری کین مهاجم نوک، حمایت میکردند.
در سراسر اروپا در سال 2025 تیمهای بیشتری به سمت پرسینگ تهاجمی نفر به نفر متمایل میشوند و این به سه ایده ساده خلاصه میشود. اول، این روش سردرگمی را از بین میبرد، هر مدافع دقیقا میداند که چه کسی را یارگیری میکند، برخلاف سیستمهای قدیمیتر که بازیکنان مجبور بودند دائما تصمیم بگیرند چه زمانی بازیکن خود را به دیگری بسپرند. دوم، این روش مانع از احساس راحتی تیمها با بازی موقعیتی میشود، زیرا بازیکن دریافت کنننده توپ فورا تحت فشار قرار میگیرد. سوم، به تیمها اجازه میدهد بازی را به دوئلهای انفرادی در سراسر زمین بکشانند، حتی اگر به این معنی باشد که شکل آنها برای لحظهای نامرتب به نظر برسد.
این دقیقا همان کاری است که آرسنال و بایرن در این مسابقه انجام دادند. آرسنال موسکرا و حتی سالیبا را مستقیما به سمت جلو زمین هل داد تا بازی را فشرده نگه دارد، در حالیکه تاه و اوپامکانو از بایرن به حریف چسبیده بودند و به هافبکها و مدافعان کناری برای پوشش پشت سرشان اعتماد داشتند. هر 2 تیم خوشحال بودند که اگر به معنای حفظ سیستم نفر به نفر و از بین بردن زمان و فضایی بود که بایرن و آرسنال معمولا برای بازیسازی استفاده میکردند، در خط دفاعی شکافهای بزرگی ایجاد کنند.
سیستم بازیسازی آرسنال در مقابل سیستم جنگنده یارگیری بایرن
مرحله ابتدایی بازی، یک جنگ تاکتیکی فرسایشی بود که بر بازیسازی آرسنال در برابر پرس بالای سرسخت و نفر-محور بایرن متمرکز بود. آرسنال در زمان مالکیت توپ، یک سیستم 4-2-2-2 ثابت را ایجاد کرد و مرینو و ازه در نیمهفضاها یا هر جایی که مناسب میدانستند، مدافع بایرن را به سمت خود میکشاندند. مارتین زوبیمندی عقب ترین هافبک دفاعی کلید بازی دفاعی آرسنال بود و اغلب بین دو مدافع میانی، سالیبا و موسکرا قرار میگرفت و عملا یک خط دفاعی سه نفره موقت را در برابر کین و کارل ایجاد میکرد، در حالیکه مهار او در عمق برای بایرن دشوار بود. این یک حرکت ساختاری حسابشده بود که برای جدا کردن مهاجمان بایرن و ایجاد فضا طراحی شده بود.
واکنش بایرن پرس نفر به نفر کامل در سراسر زمین بود. هری کین سالیبا را تعقیب میکرد، در حالیکه سرژ گنبری و مایکل اولیسه وینگرها، به ترتیب مدافعان کناری، تیمبر و اسکلی را یارگیری میکردند. در خط میانی، این طرح پویا بود: لنارت کارل اغلب عمیقترین هافبک آرسنال (زوبیمندی یا رایس ) را تعقیب میکرد، در حالیکه الکساندر پاولویچ برای مهار دیگری به جلو فشار میآورد. نکته مهم اینست که یوزوآ کیمیش اغلب نقش پوششی روی ابرچی ازه را ایفا میکرد. در یک پرس جایگزین، کارل موسکرا را پرس میکرد و در عین حال از سایه پوششی خود برای پوشش دادن رایس استفاده میکرد. کیمیش به رایس نزدیک میشد و یک مدافع میانی به مرینو میچسبید در حالیکه دیگری ازه را پوشش میداد.
"دام" اصلی آرسنال برای بهرهبرداری از این یارگیری جنگنده حرکت بازیکنان تهاجمی آنها بود. میکل مرینو مهاجم نوک، اغلب به عمق خط میانی میرفت و دایو اوپامکانو یا یوناتان تاه را از خط دفاعی بیرون میکشید. همزمان، ابرچی ازه دفاع میانی دیگر را به منطقه امن میکشاند و کانالهای مرکزی بزرگی را پشت دفاع بایرن باز میگذاشت. با اینحال، برنامه بهرهبرداری از این فضاها با پاسهای سریع به بازیکنان کناری، ساکا و تروسارد در نیمه اول تا حد زیادی بیاثر بود. هر دو بازیکن ترجیح میدادند توپ را با پا دریافت کنند تا اینکه به فضاهای خالی نفوذ کنند و بدون توپ به سمت فضای خالی حرکت کنند و حتی اگر هم حرکت میکردند، سرعت لازم برای عبور از یارگیرهای خود را نداشتند و به بازیکنان بایرن که پوشش میدادند، اجازه بازیابی میدادند.
![]()
شرح تصویر:
سیستم بازیسازی 4-2-2-2 آرسنال. عقبنشینی زوبیمندی کشیدن اوپامکانو توسط مرینو و فضای مرکزی ایجاد شده پشت خط دفاعی بایرن
سلاح مهارنشدنی آرسنال
گل اول آرسنال در دقیقه 22 نمایشی ویرانگر از یک سلاح تاکتیکی بود که به مشخصه آنها تبدیل شده: ضربه ایستگاهی با طراحی دقیق. در یک شروع محتاطانه که در آن هر دو تیم به استحکام ساختاری یکدیگر احترام میگذاشتند، قفل دروازه ها با یک ضربه کرنر باز شد: دهمین گل از روی ضربه ایستگاهی که توپچیها در این فصل به ثمر رساندند.
ارسال بوکایو ساکا با سرعت به تیر یک دروازه رسید. در این صحنه، انبوهی از بازیکنان آرسنال در محوطه 6 قدم هجوم آوردند و باعث حواسپرتی عمدی و ترافیک شدید شدند. جوریان تیمبر که بازی را در موقعیتی عقبتر آغاز کرده بود، با زمانبندی دقیق، براحتی از کنار مانوئل نویر عبور کرد، نویر نتوانست از میان بازیکنان حریف عبور کند و توپ را با ضربه سر وارد دروازه کرد. این حرکت دو عامل حیاتی را برجسته کرد: روالهای از پیش برنامهریزیشده و در سطح جهانی آرسنال توسط نیکولاس خوور مربی ضربات ایستگاهی، و آسیبپذیری سیستم ترکیبی منطقهای | نفره بایرن که کین که بطور خاص وظیفه پوشش منطقه تیر نزدیک دروازه را بر عهده داشت، نتوانست آن را به طور کامل اجرا کند. این گل بایرن را مجبور به تجدیدنظر در رویکرد خود کرد و به آرسنال از نظر روانی، انگیزه اولیه داد.
استفاده کیمیش از فضا
گل تساوی بایرن در دقیقه 32 نمونهای عالی از بهرهبرداری از فاصله ایجاد شده در خط دفاعی آرسنال و عدم موفقیت در پرسینگ نفر به نفر بود. نقطه شروع این گل، حرکت کیمیش در عمق زمین بود که با زیرکی به فضای بین مدافعان میانی خود، تاه و اوپامکانو رفته بود تا توپ را با زمان و فضای کافی دریافت کند، فاصلهای که برای دکلان رایس بسیار زیاد بود تا بتواند به طور موثر پرس کند.
این موقعیت عمیق به کیمیش اجازه داد تا پاس بلند و دقیق قطری مخصوص به خود را ارسال کند. حرکت کلیدی در ضدحمله، کمی عقبتر رفتن هری کین بود که توجه سالیبا را جلب و با خود به دنبال خود کشید.
همین که سالیبا جلو آمد، سرژ گنبری با یک حرکت سریع از جناحین به فضای پشت اسکلی در دفاع چپ، که بنظر میرسید فاقد آمادگی لازم برای مسابقه است و به تهدید گنبری بدون توپ خیلی کند واکنش نشان میداد، از این حرکت استفاده کرد. پاس کیمیش بطور کامل گنبری را در کانال پیدا کرد و پاس گنبری با دقت به لنارت کارل رسید که از شکاف ایجاد شده توسط سالیبا که کین را دنبال میکرد، توپ را به گل تبدیل کرد. این گل نتیجه دید کیمیش و حرکت بدون توپ بایرن (گنبری و کارل) بود که از عدم هماهنگی موقت در خط دفاعی آرسنال و فضای داده شده به کیمیش سوءاستفاده کردند.
![]()
شرح تصویر:
دقیقه 32 تنها گل بایرن. کیمیش تا بین مدافعان کناری عقب آمد، حرکت کین در مرکز زمین سالیبا را به دنبال خود کشید، گنبری به کانال پشت سر اسکلی دوید و کارل در موقعیت تمامکننده قرار گرفت.
فشار بیامان
نیمه دوم با تغییر شدید در ریتم و تاکتیک آرسنال آغاز شد. آرسنالی که مصمم بود دوباره برتری اش را تثبیت کند. آرتتا با جایگزینی تروسارد مصدوم با مادوکه در دقیقه 38 سرعت و فشار تهاجمی را به بازی وارد کرد. تاثیر این تغییر بلافاصله مشهود بود و آرسنال در 11 دقیقه اول نیمه بدلیل پرس شدید و بیوقفه بایرن را مجبور به دفع توپهای عجولانه و اشتباه کرد و صاحب 5 ضربه کرنر شد.
ساختار یارگیری نفر به نفر آرسنال روی ضربات دروازه بایرن در نیمه دوم بسیار تهاجمیتر و هماهنگتر شد. ازه برای تعقیب دفاع میانی تاه به بیرون رفت، در حالیکه مادوکه از جناح چپ به داخل رفت تا اوپامکانو را دنبال کند. اسکلی به استانیشیچ فشار آورد و ساکا در جناح مقابل به لایمر چسبید. مرینو برای احاطه بر کیمیش عقب آمد، و زوبیمندی به پاولویچ چسبیده بود. رایس مسئولیت کارل را بر عهده گرفت، موسکرا بسراغ اولیسه رفت و سالیبا و تیمبر به ترتیب در نزدیکی کین و گنبری ماندند.
![]()
شرح تصویر:
دقیقه 52 پرس تهاجمی آرسنال با یارگیری نفر به نفر در مقابل ضربه دروازه بایرن حرکت مادوکه عقبنشینی مرینو و پوشش کامل نفر به نفر با موسکرا روی کارل
این پوشش کامل نفر به نفر بایرن را مجبور به ارسال توپهای بلند یا از دست دادن مالکیت توپ در یک سوم خودی کرد که منجر به ایجاد توپ رباییهای خطرناک و ایجاد رگباری از کرنرها شد. 4 مورد از این کرنرها، ارسالهای دقیقی از ساکا و رایس بودند که عمدتا تهدید هوایی میکل مرینو در تیر نزدیک را هدف قرار میدادند. در حالیکه مرینو هدف مورد نظر بود، که نشان دهنده غیبت گابریل مگالهاس بود، نتوانست موقعیتها را تبدیل به گل کند، اما فشار مداوم در نهایت عزم بایرن را در بازی آزاد در هم شکست.
تاثیر فوری کالافیوری
گل دوم آرسنال در دقیقه 69 از یک توپ ربایی حیاتی به ثمر رسید که نتیجه مستقیم سبک پرخطر بایرن و فشار مداوم آرسنال بود. دایو اوپامکانو تحت فشار حمله تجدید قوای آرسنال توپ سرگردانی را در یک سوم دفاعی حریف ارسال کرد. دکلان رایس که عملکرد فوقالعادهای در همه جهات داشت، توپ را قطع کرد و یک انتقال سریع را آغاز کرد. تعویض الهامبخش آرتتا با مارتینلی و کالافیوری چند ثانیه قبلتر باعث شد ریکاردو کالافیوری با یک حرکت آندرلپینگ توپ را از ازه که در کناره زمین بود دریافت کند.
کالافیوری که در پست دفاع چپ بازی میکرد، یک سانتر عالی و پیچدار به تیرک عقب زمین فرستاد، جایی که مادوکه که دومین بازی اش در یو سی ال را برای این باشگاه انجام میداد، بدون یارگیری به توپ رسید و با ضربهای دقیق، نتیجه را 2-1 کرد و اولین گل خود را برای آرسنال به ثمر رساند. این توالی تکمرحلهای، یک توپ ربایی ناشی از پرس از بالا، تاثیر تعویض فوری و تمامکنندگی دقیق، شتابی را که بایرن ایجاد کرده بود، در هم شکست.
![]()
شرح تصویر:
دقیقه 65 تصویر بازیابی توپ توسط رایس پاس ازه سانتر کالافیوری و حرکت و موقعیت تمام کننده مادوکه
ضربه نهایی مارتینلی
اشتیاق بایرن برای زدن گل تساوی دوم آنها را به سمت خط دفاعیشان سوق داد. ریسکی حسابشده که سرعت و عمق بازی آرسنال آماده بهرهبرداری از آن بود. گل تضمینکننده در دقیقه 77 به ثمر رسید که هم سرعت ضدحملات آرسنال و هم اشتباه فاحش نویر را برجسته کرد.
در حالی که هم تاه و هم اوپامکانو هنوز به دنبال تعقیب ازه و مرینو در همه جا، از اعماق زمین خودی، بودند، ابرچی ازه فضایی پیدا کرد و یک پاس بلند و باشکوه را از بالای خط دفاعی تهاجمی بایرن که کاملا برای گابریل مارتینلی بازیکن تعویضی، مناسب بود، ارسال کرد. مهاجم برزیلی، با سرعت سرسامآور خود، توپ را در یک ماراتن فوتبالی جلو برد و مانوئل نویر را که حدود 37 متر از خط دروازه اش جلو آمده بود، به "زمین بیبازیکن" کشاند. لمس فوقالعاده مارتینلی او را از گلر افتاده عبور داد و او با دروازه خالی تنها ماند تا با آرامش نتیجه 3-1 را به ثمر برساند. این گل نتیجه مسابقه را قطعی کرد و نمونه کاملی از این بود که چگونه آرسنال با وجود تسلط موقعیتی خود، یک تهدید مستقیم ویرانگر را در انتقال حفظ میکند. ورود مارتینلی و مادوکه تعیینکننده بود و تفاوت در قدرت آتش بازیکنانی که از روی نیمکت به زمین میآمدند یا همان عمق اسکواد را نشان داد.
تهدید چند جانبه آرسنال و نقص مهلک بایرن
تفاوت کلیدی بین دو نیمه در نفراتی بود که تهدید عمودی ایجاد میکردند. در حالیکه بایرن به طور موثر نشان داد که سرعت و توانایی دویدن به عقب برای موفقیت آنها بسیار مهم است، همانطور که در گل تساوی سرژ گنبری دیده شد، ساکا و تروسارد وینگرهای اصلی آرسنال در نیمه اول، عمدتا ترجیح میدادند توپ را با پا دریافت کنند. ورود مادوکه و مارتینلی سرعتی در نیمه دوم، فورا تهدید گنبری را تکرار کرد و به آرسنال اجازه داد تا بیرحمانه از فضای پشت دفاع در حال عقبنشینی بایرن، به ویژه در لحظات منتهی به گل دیرهنگام مارتینلی بهرهبرداری کند. این تعویض ثابت کرد که آرسنال راههای متعددی برای از بین بردن حریفان قدرتمند دارد.
این مسابقه در نهایت به عنوان نمایشی جامع از تهدید چندوجهی آرسنال عمل کرد. آنها ثابت کردند که میتوانند به روشهای مختلف به حریفان آسیب بزنند: آنها یک ساختار فشرده را شکستند و از روی یک ضربه شروع مجدد گلزنی کردند؛ آنها یک مرحله پرسینگ را با یک گل انتقالی در جریان بازی مجازات کردند و در نهایت، آنها با یک ضدحمله کلاسیک از خط حمله و تهاجم بایرن مونیخ بهره بردند. کین مهاجم سابق تاتنهام با تلاش فراوان و ناتوان در ثبت حتی یک شوت در زمینی که بیش از هر بازیکن مهمان دیگری در آن گلزنی کرده بود آرسنال برتری خود را به رخ کشید.
بهترین بازیکن میدان: دکلان رایس
دکلان رایس عملکردی مسلط ارائه داد که به حق او بعنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد. او در کنار مارتین زوبیمندی خط میانی آرسنال را مستحکم کردند و با جایگیری عالی، پیشبینی و آرامش دفاعی، مناطق مرکزی زمین را کنترل کردند. تعیینکنندهترین لحظه او در دقیقه 69 رقم خورد، که سریعترین واکنش را به پاس آزاد اوپامکانو نشان داد: آن را قطع کرد و بلافاصله با یک حرکت مستقیم مسبب گل برتری نونی مادوکه شد. رایس در بازی با توپ نیز درخشان بود، تحت فشار ثبات داشت، در زمان مالکیت توپ خونسرد و در پیشبرد بازی از عمق زمین به مناطق خطرناک، به ویژه با حمل توپ قدرتمندش، کارآمد بود.
نتیجه گیری
این پیروزی 3-1 بیانیهای جدی از سوی آرسنال بود و جایگاه آنها را بعنوان یک مدعی واقعی برای قهرمانی یو سی ال تثبیت کرد. آنها نشانهای از یک تیم بالغ و سطح بالا را به نمایش گذاشتند: توانایی تنظیم میانه بازی، بیرحمی در ضربات ایستگاهی و کیفیت فوقالعاده بازیکنان تعویضیشان. عملکرد نیمه دوم، جایی که آنها بایرن را خفه کردند و با کنترل رایس و تعویض آرتتا بر مناطق تاکتیکی کلیدی مسلط شدند، یک شاهکار بود.
برای بایرن این نتیجه اولین شکست فصل آنها را رقم زد و سوالات ناخوشایندی را در مورد نظم دفاعی آنها تحت فشار مطرح کرد. در حالیکه آنها در گل مساوی خود کیفیت شان را نشان دادند، اتکای آنها به خط دفاعی بالا و اشتباهات دفاعی فردی در برابر تیم برتر و بسیار سازگار آرسنال اشتباهی مرگبار بود. تیم کمپانی همچنان یک تهدید بالقوه است، اما ناتوانی آنها در سازگاری و اشتباهات فردی مدافعان کلیدی و دروازهبان بسیار پرهزینه بود.